عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

آخرین شب

هر وقت اینجا می نویسم با تمام قلب و احساسم می نویسم. فی البداهه و در پی حس های تازه می نویسم. غالبا هم موسیقی خاصی قلمم را همراهی میکند. 

امشب اما میان طنین "زیارت عاشورا" می نویسم... گوش کن، میخواند: یا اباعبدالله...  دست به روی قلبم میگذارم... صدا را تا آخرین حد بلند کرده ام. میخواهم تمام افکار دیگر از دنیای شلوغم خارج شوند. برای من امشب شب خاصیست... امشب چهلمین شب از یک نذر بارانی است...  شب آخر است... گفته اند خدا امشب  سکه ای از مهر در دستانم خواهد نهاد... اما بیش از حاجتی که در پس این نذر است، چیز دیگری میان لحظاتم غوغا میکند... من و این جملات بارانی به هم انس گرفته بودیم... روزهاست جزئی از دنیای من شده اند. بسیاریشان ناخواسته بر زبانم جاری می شوند. 40 روز است سر به  سجده گذاشته ام و از خدا خواسته ام شفاعت حسین را به من هدیه کند... 

اشک میریزم و این آخرین زمزمه ها را به آسمان می فرستم...  حس آخرین زیارت هایم را دارم... حس آن موقع ها که مقابل ضریح آقای غریب سرزمین پدری ام می ایستادم و تاب دل کندن نداشتم... آه 6ماه است ضریح آقایمان را ندیده ام...

انی سلم لمن سالمکم...  

براستی چه آموخته ام از این جملات نورانی؟... وای بر من که مثل همیشه...! 

فریاد میزنم و با نوایی که میخواند بعضی جملات را بلند زمزمه میکنم. هزاران پرنده ی بی قرار در سینه ی من بیتاب پروازند... 

امشب شب آخر است... خدایا نکند دستم را خالی بگذاری... نکند ناامیدم کنی... 

حال "علقمه میخوانم"... و یا من یحول یبن المرء و قلبه... 

و تمام می شود این روزهای آسمانی... هرچند دست های من هنوز به سمت آسمانند...

نظرات 4 + ارسال نظر
f... جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:35 ب.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

bhem bsar duste khubam

... جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ب.ظ

میشه چندتا نذری که ازشون حاجت گرفتیو معرفی کنی واقعا احتیاج دارم نمیدونم با چی شروع کنم

راستش من خیلی وقتا نذر کردم. منتها چندتا با هم قاطی بودن! و دقیقا نمیدونم کدوم جواب دادن. اما توسل خوندن خیلی خوبه. صلوات فرستادن. اما آخرین نذری که بهم گفتن قطعا جواب میده ۴۰ روز خوندن زیارت عاشورا بوده. من برا این نذر ۱حاجت اصلی و بزرگ داشتم و سه تا حاجت فرعی اما تقریبا غیر ممکن. اون سه تا، تا قبل روز چهلم برآورده شدن اما اون حاجت اصلی هنوز نه. ولی هنوز نمی تونم قضاوت کنم که برآورده میشه یا نه. شاید یه هفته دیگه بتونم چنین چیزی رو بگم.
از خدا بخواه عزیزم... از ته دل بخواه... شک نکن بهت میده... این نذرها هم بیشتر بهونه است برا نزدیک شدن بهش...

f... شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

salam..aziz ba ejaze linket kardam...khoshhal misham tu linket basham

** مسافر تو ** شنبه 17 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ http://..

میدونم خدا بهت نظر داره و جواب شیرینی برات داره..
کتش منم یه کم مثه تو بودم..


** رامین تو **

نازنینم... من هر چی دارم و هر چی می دونم از "تو" یاد گرفتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد