نیم ساعت پیش برای یه ماموریت کاری عازم شمال کشور شد و حالا من اینجا روی مبل نشستم و عین بچه ها گریه میکنم! آره من اینقدر بی ظرفیتم! هر چی میخواین در موردم فکر کنید. اما تحمل نداشتم برای کسی حرف نزنم. طبق معمول اومدم سراغ سنگ صبورم، این وبلاگ.
به قدری برای دوریش اذیت میشم که هر وقت نیست گاهی ممکنه تو اون چند روز اصلا غذا نخورم!(البته ریزه خواری های مثل کلوچه و چای و اینا دارم).
گاهی فکر میکنم چطور تونستم 7 سال دوریش رو تحمل کنم؟؟؟؟!!!!
تو این چند دقیقه اخیر هم کلی اس ام اس زدیم!
- تو اتوبوس هستم گلم. هنوز حرکت نکرده.
- دارم دیوونه میشم. اشک.
- دقیقا حس کردم داری اشک میریزی... بغض سنگینی دارم. می بوسمت. منتظرم باش...
- اشک
- دارم آروم نوازشت میکنم... غصه نخوری. زود بر میگردم ناز "من"
- باید جای من باشی تا بفهمی تحمل در و دیوار خونه ای که از همه جاش بوی تو میاد چقدر سخته...
- تو دل من نیستی که بفهمی بدون تو، هیچ جا برا من صفا نداره...
+ ببخشید میدونم خیلی آشفته حرف زدم. اما شدیدا عصبی ودل گرفته بودم ودلم میخواست یه جا ذهنم رو پیاده کنم!
ای وای حالا بیا درستش کن.
عزیزم این روزا یه خوبی هایی داره.
به لحظه ای فکر کن که بعد یکی دو روز عشقت بیاد.........
اون لحظه یه تولد دوبارست.
من این شکفتن ها بعد از پژمردن ها رو دوست دارم. نفس میکشم و رشد میکنم.
این پیوند آسمونیه.........
ای جااااااااان
ایشالا که به سلامتی و خیلی زود بر میگرده:)
لایک برای اهنگ وبت
عزیزم رمزمو خصوصی برات میذارم.
عزیز دلم چقدر خونتون زیبا شده...البته زیبا بود زیباتر شده...یکی از ارزوهام اینه که از نزدیک ببینمت باهات کلی حرف دارم...
طلم غصه نخووووور زود میاد
عزززززیییییییییییییرررررررررررررممممممممم
راستی قالب جدید وبلاگت مبارک، اینم مثل قبلی زیباست و البته به نظر من عاشقانه تر
امیدوارم زود زود همسرت برگرده
مواظب خودتون و زندگیتون باشید
در پناه خدا
ممنون سپیده جان. تو هم مواظب خودت و احساس قشنگی که در "سپیتده ی علی" هست باش
سلام
وقتی داشتم میخوندم کاملا درکت میکردم
منم خیلی به همسرم وابسته هستم
حتی چند ساعت هم نباشه از دوریش میخوام دق کنم
ماموریت که نگو باورت نمیشه تا جایی که بتونم نمیزارم بره اگرم بره شب و روزم میشه اشک و آه و شبا که دیگه نگو مگه صبح میشه خوابمم نمیبره لامصب
یه وقتایی فکر میکنم فقط من اینجوریم , به قول شما لوسس و بچه ننه یا اینکه همه مثل منن؟
ولی غصه نخور دعا کن صحیح و سالم برگرده ولی واقعا لحظه ای که دوباره میبینیش چقدر لذت بخشه ها .نه؟
راستی توی وبلاگ بنیتا یه نظر گذاشته بودی توی پست نینی خاله مریم , در مقابل نظرت منم یه نظر نوشتم , با نام مادر منتظر آخه من به تازگی منتظر یه فرشته کوچولو هستم. وقت کردی برو بخون
به وبلاگم سری بزن
پر حرفی کردم ببخشید
سلام عزیزم .. خدا خودش هوای عاشقا رو داره .. فرشته هاش به کنار .. باید یاد گرفته باشی بعد این همه ناملایمات ، که می گذره و آخرش شیرینیه صبره که نصیب تو می شه .. به قول دیالوگ یک کتابی : گاهی خدا هدیه هاشو تو زرورقی از مشکلات کادو می کنه .. برای رسیدن به اون هدیه ها .. اول باید اون زرورقو باز کرد ..
برای عشق پاک تو و همسفر زندگیت .. یه دنیا شادی و ابدیتی جاودان آرزومندم ......
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند
:(
سلام گلم
خوبی سمانه جون
امروز از مسافرت برگشتم
زادگاهت بودم،مشهد مقدس
کلی دعات کردمو از آقا خواستم کمکت کنه
خوش باشو خوشبخت عزیزم
به آقا رامین سلام برسون
در پناه حق
یا علی