عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

ساده صادقانه

آنقدر دوستت دارم... آنقدر هوای زندگی کنار تو و با تو و زیرسایه ی امن حضور تو برایم آرامش بخش است که گاهی فکر میکنم دخترکی هستم در عمق سطرهای یک رمان آرام و عاشقانه.

آنقدر دوستت دارم... آنقدر کنار تو دلگرمم که حتی یک لحظه هم کمبود حضور پدر و مادرم که صدها کیلومتر از من دور هستند را حس نمی کنم... و گاهی بخاطر حس نکردن این کمبود بخصوص با آنهمه وابستگی احساسی که به آن ها داشتم احساس گناه کرده و خودم را سرزنش میکنم...


دنیا را با بهترین امکانات مادی اش به من بدهند، تار موی تو را به آن نمیفروشم! دنیا را با تمام قشنگی هایش به من بدهند گرمی حمایت های تو را با آن عوض نخواهم کرد. 


کنار تو چقدر خوشبختم...


خدا رو شکر میکنم... خدا رو شکر میکنم و هزاران بار شکر میکنم که معلوم نیس به چی من نگاه کرد و یکی مثل تو رو به من داد!!!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
nazi_kh چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 02:32 ب.ظ http://naziiii.biz.tm

دوست من شاد باشی و سبز ، خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنید جدی میگمااااااا
89651

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد