عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

فصل انتقام

فصل انتقام که نه... از کسانیکه به خدا واگذار شده اند که انتقام نمیگیرند... فصل به گل نشستن درختی که شاخه هایش را زمانی شکستند تا به گل ننشیند. غافل از اینکه بهارهای دیگری در راه است... و شاخه های درخت جوانه خواهند زد... گل خواهند داد...

یادتان هست قبلا چیزهایی گفته ام در مورد اینکه خرید خانه بزرگترین هدفی است که مترسک ها را ناراحت میکند؟ مترسک هایی که این روزها خودشان نیز زبان به اعتراف انتقام هایی که خدا بخاطر قلبی که از ما شکستند از آن ها میگیرد، گشوده اند...

این روزها ما در تکاپوی برنامه ریزی مقدمات خرید خانه هستیم...

راستش را بخواهید خیلی خوشحالم. لذت این بدست آوردن ها با بدست آوردن هیچ چیز دیگر برایم قابل مقایسه نیست... زیباست. خیلی زیبا. حس اینکه در کنار یکدیگر و با تلاش مشترک و کاملا حلال چیزی را بدست آورده ای. 

- آخ که چقدر منتظر اون لحظه ام که مترسک برای تبریک ناچار شه بیاد خونمون... و ببینه ما هنوز دست هامون تو دست همه و تونستیم.

- میدونید چه حسی دارم؟ حس اون روزها که جهیزیه میخریدم. الان هم تقریبا همینکارو میکنم. تعدادی از وسایل خونه رو دارم عوض میکنم. احساس میکنم جشن عروسیمون تازه در پیشه...


+ از شما چه پنهون چندماه گذشته بهمون خیلی سخت گذشته. من از نظر روحی به شدت آزرده شدم و تازه دو ماهه دارم بهتر میشم. بهارنارنجم یه روز حالش بد شد و ... ماجراش مفصله نمیخوام حس شیرین این پست رو با گفتن روزهای سختی که بهمون گذشته خراب کنم. فقط دلم میخواد بگم توی این چندماه هر لحظه هزار بار... هزار بار مردم و زنده شدم. نگران نشید خدا رو شکر خطر اصلی رفع شد و حال بهارنارنجم خوبه. اما مراحل بیماری و تشخیص و جواب دادن به درمان خیلی طول کشید و خیلی آزارمون داد. الان حالش خوبه. پزشکا میگن احتمالا به این درمان جواب میده و دیگه اتفاق نمیفته. دعامون کنید. دعا کنید دیگه اتفاق نیفته چون هنوزم پر از استرسم. (فکرتون به بیماری های خاص نره)

اما این اتفاق باعث تحول بزرگی در افکار من و بهارنارنجم به دنیا شد. با سلول به سلول جون و دلمون درک کردیم که اگر خدا یکی از ما رو از اون یکی بگیره ادامه زندگی امکان ناپذیره. امکان ناپذیره. و باید قدر لحظات با هم بودن رو دونست و ازش چنان لذت برد که انگار ممکنه دیگه هیچوقت تکرار نشن...


نظرات 1 + ارسال نظر
شیوا دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 01:55 ق.ظ http:// shivamohammadi@gmail.com

سلام یاس رازقی خیلی خیلی بهتون تبریک میگم.به خدا از صمیم قلب خوشحال شدم و برات بهترین هارو آرزو میکنم.امیدوارم یار زندگیت هم هرچه زودتر سلامتیشون رو به دست بیارن.

سلام عزیزم. خیلی ممنون. منم برات بهترین ها رو ارزو میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد