عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

حجمی سنگین از عشق...

            

 

باز هم نیمه شب است...

نیمه شب است و بار دیگر هجومی از دلتنگی... و اشک هایی که خود نیز حیرانند... دلم برایت تنگ است... هر شب در قربانگاه چشمانم هزاران قطره ی اشک به جرم با تو نبودن، راهی کویر داغ گونه هایم می شوند... خواب به چشمانم نمی آید... هوا بارانی نیست اما نمی دانم چرا گونه هایم خیس است... دلم تنگ است...دلم تنگ است...دلم تنگ است...

روزها میگذرند... ساعت ها... دقایق... ثانیه ها... پس در کدام ساعت بیقراری هایم خواهی آمد؟... بگو در کدام آسمان زندگیم طلوع خواهی کرد تا حتی به قیمت شهاب شدن، نوری در مقابل راهت باشم... بگو در کدامین صبح باران خورده ی زندگیم خواهی آمد تا سپیده دم زندگی ام را به نام آن روز بر جریده ی قلبم ثبت کنم... بگو رامینم... بگو که در کدامین ثانیه ی هستیم برکالبد روحم خواهی دمید تا زنده شوم...

دفترخاطراتم را که میگشایم بر هر سطرش اشک میریزم... و دفتر آینده ها را که میگشایم بر هر سطرش اشک... براستی روزی خواهد آمد که خود این اشک ها را از گونه هایم پاک کنی؟...

حیرانم...سرگردان...  این روزها بغضی سنگین عجیب مقیم حنجره ام شده است... درد است که قلبم را میفشارد...

و حجمی سنگین از عشق...

 

پینوشت: تا تولد رامینم ۵ روز دیگه مونده...

  

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
نیلوفر(باروون بهار) جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:58 ق.ظ http://baroonebahar.blogfa.com

سلام......
خوبی...........؟
عالی و زیبا بود مثل همیشه........
ولی غمگین بود خیلی........
امیدوارم هرچه زودتر مشکلتون حل بشه.......
فقط دارم براتون دعا میکنم.........
مواظب خودت باش.........
فعلا بای.......

ماهان جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:04 ق.ظ http://www.mahanneveshteha.blogfa.com

سلام
فکر کنم آقا رامین خیلی غافلگیر بشه
به هر حال منم تبریک میگم
امیدوارم به هم برسید و خوشبخت باشید

محمدرضا شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:48 ق.ظ http://hallaj1001. blogfa .com

سلام دوست نازنینم

یکی از اشعار خودم راخدمتتان تقدیم می کنم

من وبلاگ را به روز کرده ام

به وبلاگ من سر بزنید پشیمان نمی شوید

اگرمایل بودید وبلاگ من را با نام :

محـمـد رضــا حلاج مشاور روانشناسی

لینک کنید سپاسگزار مهرتان خواهم بود

___________
مینای بشکسته
-------------------

نگار من ، نگار من

خبر آمد که اندر کوی مشتاقان

به روی مرکبی رهوار، با رخت سپیدی رهسپار کوی امیدی

شنیدستم نشاندی در دل سنگت ، در آن صندوق پولادین ناپیدا

دو صد شور و شعف از عشق ، این زیباترین مهجور انسانها

تو ای مینای بشکسته

نگه کن در پی ات آنــســـوی شـــادیــهــا

همانجایی که قلبی می تپید از شوق

اینک ساکت وتنها ، بدور از شوق و شادیها

یکی خاموش می گرید و می نالد

چــه نـا لـــیدن

که همچون شمع می سوزد به سودایی

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

شعری زیبا نیز را به شما هدیه می کنم

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

نشود فاش کسی، آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس، مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گرچه در خلوت راز دل ما، کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست

گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گوئی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هرکجا نامه ی عشق است، نشان من و توست

سایه زاتشکده ی ماست، فروغ مه و مهر
وه از این آتش روشن که به جان من و توست



#################### این شعر زیبا از هوشنگ ابتهاج است


اکبر شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:44 ب.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
ممنون که به من سر میزنی
باور کن منم به شماها سر می زنم ولی وقت ندارم تا به همگی کامنت بذارم و مطالب وبلاگهای شما رو بعدا به صورت آفلاین می خونم
در ضمن منم پیشاپیش تولد آقا رامین رو به تو و بهش تبریک میگم.
فعلا

ماه تابان شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:02 ب.ظ http://www.female.blogfa.com

سلام
سرم به سنگ خورده . دارم به حرف شما می رسم . ممنون از راهنمایی تون در مورد دانشگاه .ممنونمممممم
آپ هستم

آفتاب زندگی یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:07 ق.ظ http://sahareamir.blogfa.com

در حالیکه لبانم بسته است و خاموشم
برای تو من زنده ام
در حالیکه اشکهایم را پنهان میکنم
اما در دلم فروزان می ماند فانوس خواستن و عشق
برای تو به خاطر تو
زندگی آورده است کتاب روزهای گذشته را
و خاطرات بسیاری مارا احاطه کرده است
بی پرسش چه بسیار پاسخ یافتم
دیدیم که چه میخواستیم و چه به دست آوردیم
اما در دل فروزان می ماند فانوس خواستن و عشق
برای تو به خاطر تو
چه بگویم که دنیا با من چه عداوتی کرد
حکم کرد که من زندگی کنم اما بدون تو
نادان است آنکه بگوید تو برای من غریبه ای
مردم چه بسیار بر ما ستم کردند عزیزم
اما در دل فروزان می ماند فانوس خواستن و عشق
برای تو به خاطر تو

سلام وبلاگ جالبی دارید
منتظر حضور شما هستم
یا حق

سینا یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://weathercool.blogfa.com/

ما رو بایگانی کردی! اشکال نداره...
تولد داداش رامین مبارک... همیشه شاد باشین
روزهات هم قبول باشه... ما رو هم دعا کن، میدونم که دعا نمیکنی!!! اما همینجوری گفتم...

ماه تابان دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:09 ب.ظ http://www.female.blogfa.com

سلام
تولد آقا رامین نزدیکه .
پیشاپیش تبریک می گم .
آپ هستم .

اعظم جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ب.ظ http://romaneshgh.blogfa.com

سلام اقا رامین تولدت مبارک ببخشید دیر اومدم تولدت را تبریک بگم مریض یودم
امیدوارم ۱۰۰ ساله بشید و باهم زیر یک سقف بمونید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد