دستان عاشقم را بر چشمانت میگذارم و اجازه نمی دهم چشمانت بارانی شوند... شانه های خسته ام را تکیه گاه غصه هایت می کنم و اجازه نمی دهم دستان بی انصاف روزگار قلب عاشقت را بیازارند. قلب پاکت گوی زندگی من است... آرام و آهسته میبوسمت تا خیسی چشمانم به تو تلنگر زنند که چقدر "دوستت دارم" بهار نارنج من... تا ابد برایت خواهم ماند... رازقی تو.
دل من یه دنیا درده
دل تو یه دنیا امید
تو بیا و مرهمم باش
توی سرما مثل خورشید
اگه تلخیم،اگه شیرین
اگه خندون،اگه غمگین
اگه یه ماهی تنها
تو حبابیم، تو بلورا
پا رو غصه ها میذاریم
واسه بودن همو داریم
دل من دریای عشقه
دل تو یه دریای دیگه
دریا ها رو پشت سر میذاریم
تا ببینیم که عشق چی میگه
پینوشت: بازی تقدیر ما رو از هم دورتر کرد، غافل از اینکه بازی عشق قلب هامون رو به هم نزدیکتر کرد...
برنده ی بازی قلب های عاشق ماست...!
!!!BUZZ
سلام عزیز...خوشحالم که بار دیگه سعادت شد به وبلاگت سر بزنم...
خیلی عالیه...
اگه قابل دونستی یه سری به کلبه ی درویشی من بزن...
داداشت آپ کرده!!!
من منتظرتم...
موفق و پیروز باشی...
تا بعد...