دیوانه وار میخواهمت حتی اگر این زمین بنای ویرانی بگذارد...
و حتی اگر رگ هایم را در سکوت یک گناه ببرند...
شده جانم را میدهم تا سهمم از زندگی باشی...
همین!
رازقی تو
یه روز خاص... روزی به زیبائی پیوند دو قلب... میلاد مولائی که آغاز همه ی عشق ها رنگ از او میگیرد... تهنیت و ...
این روز را روز مرد مینامند اما "مَرد"!... مردانگی. پس خالصانه ترین و عاشقانه ترین تبریکاتم را تقدیم به او میکنم که...
رامین من؟ روزت مبارک عشق من...
پینوشت 1: تنها 14 روز دیگر. و این روزها، ساعات و دقایق چه سخت میگذرند...
پینوشت 2: چیزی شبیه "معجزه" با عشق ممکن میشود!
سلام بانو ..
و چه روح بخش است فکر رسیدن ۱۴ روز دیگر!..
تبریک بانویم .. برای ۱۴ روز دیگر و برای روز مرد ..
هم به تو تبریک می گویم عزیز نازنین،هم به عشقت ..
آپم و بازهم بی صبرم برای حضورت!..
سلام
منم روزه مرد را به آقا رامینه شما تبریک می گم...
گاهی اوقات چیزی درون من می رقصد و پای کوبی می کند
من روحم را حبس نکرده ام.
به اینکه انسان عجیبی هستم اعتراف می کنم !
من خدا را در آغوش کشیده ام.
خدا زیاد هم بزرگ نیست.
خدا در آغوش من جا می شود،
شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است.
خدا را که در آغوش می کشم دچار لرز های مقطعی می شوم .
تب می کنم و هذیان می گویم.
خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه دچار مستی می شوم.
خدا یکبار به من گفت تو گناهکار مهربانی هستی.
و من خوب می دانم که گناهان من چقدر غیر قابل بخششند.
می دانم زیاد مهمان نخوام بود.
این را نه از خود که پدر آسمانی به من گفته است.
وز پدر بر شما مبارک
سلام
خیلی زیبا بود و سرشار از احساس.
منتظر حظور سبز شما هستم...
سلام
وبلاگت خیلی قشنگ شده معلومه روش کار کردی
موفق باشی
ممنون که وبلاگ تنهای منو نور باران کردید . . . مشتاقانه منتظرم . ( براتون آف گذاشتم )
عشق دلتنگی می آورد. عاشق دلتنگ است و معشوق خوشحال. معشوق بودن چقدر زیباست فکرش را بکن: یکی را داشته باشی که بدون اینکه بخوای دوستت دارد. برای همیشه دوستت دارد. تو را برای خودت دوست دارد. تو را برای خودت می خواهد که تو راحت باشی. واقعا زیباست. بی خیال. من متنفرم که به یکی کامنت بزنم و اون فقط سکوت کنه. یعنی از وقتی که وبلاگمو ساختم تا حالا به هر کی کامنت دادم فقط خونده. شاید هم خونده و خندیده. به من سر بزن. خیلی از حرفامون عین همه ولی می دونم که حرفای تازه هم میشه از توش پیدا کرد. شاید درست نباشه اینو بگم اما من یه نویسنده ی بسیار کوچکم که کسی مرا نمی شناسه و هر وقت خسته میشوم به وبلاگهام و وبلاگهای دیگران سر می زنم و چیزای تازه می نویسم و می خونم. اولین داستانم رو برای کسانی که دوستار داستان هشتند، نوشتم. به اسم «با سیلی ذوب شد» درسته خیلی مبتدیانه است اما برای شروع خوبه. خوشحال میشم با تک تک کسانی که وبلاگ دارن و وبلاگ می خوان بسازن و وبلاگ نویسان قدیمی ارتباط وبلاگی و صمیمانه ای برقرار کنم. خانومها و آقایان محترم اگر دوست داشتید و بنده را توانستید تحمل کنید به وبلاگم سری بزنید و نظر بدهید، وگرنه من از کجا بدانم که به من سر زده اید و من هم به شما سر بزنم؟ مطمئن باشید اگر نظر بدهید من هم وبلاگتان را خواهم خواند و نظر خواهم داد. از این که با شما و وبلاگهاتان آشنا شدم و می شوم خوشحالم. تک تک شما می توانید به من سر بزنید و خوشحالم کنید. خوشحال می شوم. امضا: حسن. دوستدار کسانی که به وبلاگم سر می زنند و نظر می دهند و خوشحالم می کنند. با آرزوی موفقیت برای تمام شما وبلاگ نویسان. بله با تک تک شما هستم. ممنونم. به من سر بزنید. پشیمان نمی شوید. خوشحال می شوم. با آرزوی موفقیت برای تمامی شما.
سلام به من م سر بزنی خوشحال می شم
سلام دوست مهربونم واقا عللی بو د وزیبا ممنون اطز اینه همه احسای ت قابل ستایش کردنه
من آدرس وبلاگ ستاره رو گذاشتم داخا وبلاگم منتظرم که بیاین باشه پس اونجا می بینمتون یا علی
من عاشق ای آهنگم میشه بگید از کجا می تونم گیرش بیارم؟ سایتتون هم جالبه دستتون درد نکنه