عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

عشق بیدار

آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...

و بالاخره وصال

 

 

وصالی مقدس... رسمیت یافتن عشقی دیرینه... نزدیک تر شدن قلب ها... دلدادگی ای شدیدتر... حرکتی تازه... هدفی والا... گرچه باز هم فاصله ها... 

 

پینوشت:  

1- شاید باورش سخت باشه و سخت تر از اون تجربه اش. اما درست 10 روز پس از وصالمون دوباره از هم دور شدیم!... دوری ای که شاید چند سال دیگه طول بکشه. فقط خدا می دونه چه دردی بر روح و تنمون هست. فقط خدا می دونه چه روز و شب هایی رو دور از هم می گذرونیم... اما همونطور که تا حالا ثبات قدممون رو در عشق ثابت کردیم از این پس هم به امید یاری خدا و عشق همدیگه برای هم صبوری خواهیم کرد تا وقتی شرایط پیش هم بودنمون مهیا بشه. ولی نمی دونید صبوری چقدر برامون سخته... 

2- این روزها درگیری کاریم خیلی زیاده و واقعا فرصت وقت گذاشتن روی وبلاگ رو ندارم. برای همین هم بخاطر پست های کوتاه و دیر به دیر می بخشید.

نظرات 8 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:10 ب.ظ

خوشحالم از اینکه بازم اومدین واقعا نگرانتون شدم. به امید خدا هر چه زودتر این دوری هم تموم میشه. براتون آرزوی خوشحالی و شادمانی دارم

سعید سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:04 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام دوست من ! تبریک می گم ! ممنون از این که حال و روز ما رو دنبال کردی!

مریم سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:14 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

ممنونم دوست خوبم
اینجا پر از احساسه
عشقتون پایدار
آرزومند آرزوهای سبزتون
مریم

مریم سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:42 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

به یاد روز عقد خودمون و شوق و شور و گریه خوشحالیمون
کلی اشک ریختم
خوشبخت بمونید

یا حق!!!

سانیا چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:49 ق.ظ http://banuye.blogsky.com/

وقتی عکس کارتو دیدم یه جور حس مقدس و نرم پیچید در قلبم.همیشه عاشق و شاد و سلامت باشی عزیزم.

یاسمنگولا چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:30 ب.ظ

مبارک مبارک مبارک تولد عقد شما مبارک
دوپس دوپس ایتس ایتس
عروس دوماد و ببوس یالا ... یالا یالا یالا
از خوشحالی ذوق مرگ شدم
جای من و پیشیم رو خالی کنید
سلام من رو به هم جنس های خودم برسونید
مرسی که منم تو شادی خودتون شریک کردید
بدرووووووود

سانیا پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:58 ق.ظ http://banuye.blogsky.com/

عزیزم سلام.چرا دیگه نمی نویسی؟منتظرم بنویسیا.

[ بدون نام ] شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:30 ب.ظ

عشق زندگی است.
عشق هرگز خطا نمی کند و زندگی تا زمانی که عشق هست به خطا نمی رود. در بنیان تمامی مخلوقات عشق همچون عطیهء برتر حاضر است- زیرا هنگامی که هر چیز دیگری به پایان میرسد عشق می ماند.
عشق اینجاست دراکنون ما حاضر است در همین لحظه.چیزی نیست که پس از مرگ نزد ما بیاید.بر عکس اگر اکنون به دنبالش نگردیم و تمرینش نکنیم هنگام پیری کمترین فرصت ها را برای آموختن عشق ورزی داریم.بدترین سرنوشتی که ممکن است کسی داشته باشد تنها زیستن و تنها مردن است بدون عاشق شدن و بی معشوق بودن.
کسی که عشق می ورزد رستگار است.
او که نه عشق می ورزد و نه معشوق است محکوم است.و کسی که در عشق شادی می یابد در خدا شادی می یابد چرا که خدا عشق است.
نیروی اراده انسان را دگرگون نمی کند.زمان انسان را دگرگون نمیکند.عشق دگرگون میکند.
دوسستتون دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد