عشق بیدار
آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...عشق بیدار
آنجا که من از عشقی زمینی به آسمان ها رسیدم...پیوندها
- نیلوفر
- مطلع عشق
- مسافران پاییز
- روزهایی که می گذرد...
- خاطرات روزانه یلدا و یاشار
- به باغ همسفران
- انتظاری عاشقانه
- سیما جون و بهمن جون
- هرآنچه من می خواهم
- عشق زندگی بخش ما دو تا
- عاشق خدا
- پرنده خانوم
- عشق های عرفانی
- تنها تو
- روزهای دور از تو
- دهکده ی احساسات
- تنهایی ام تنها باد
- دو نفره های به هم چسبیده
- انجمن تناسب اندام و زیبایی
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همه- تعبیر یک رویا
- رویای بزرگ ما
- عاشق که هستی...
- فصل انتقام
- ساده صادقانه
- یک دنیا خاطره همیشه سبز
- فقط یک سال دیگر...
- قضاوت نکنید!
- کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
- در آستانه سالگرد اولین قرار عاشقانه ی ما...
- عشق یعنی
- دوباره دلتنگ
- خدا هم جایزه می دهد!
- ویژه ترین سالگرد تقدیر ما
- دلتنگم...
- تولد مردادیِ مردادی ترین عشق دنیا
- فصل ستاره چینی من و تو
- تو نباشی...
- شاید پایان تنفر!
- یکی این گوشه تنها میمیرد امشب...
- پنجمین سالگرد عقدمان
- شب تولد من
- سالگرد اولین شب آرامش
- با تو عشق را شناختم...
- دلتنگم
- تبریک ویژه
- سقفی دیگر...
- حال این روزهای ما...
- اعترافات من در آستانه سالگرد آشناییمان
- و قسم به عشق...
- شاید...
- من و بهارنارنجم سکه روی سکه میگذاریم!
- دوباره دلم شکست...
- دوریت منو میکُشه...
- تولد بهار نارنج
- یادگار عشق
- گم
- دور از تو...
- اولین سفر رسمی ما
- من از زنده رود زنده ترم...
- از تو متنفرم!
- هوایی
- خورشید سالانه ای دیگر!
- چرا مرا دوست داری؟!!
- دلم گرفته...
- کنارت شعله ور میشم...
- دوباره شهر خاطره ها
- سالی که پیش روست...
- یک معجزه ی دیگر
- اولین سالگرد وصال
بایگانی
- شهریور 1397 1
- آبان 1396 1
- خرداد 1396 2
- مهر 1395 1
- شهریور 1395 1
- مرداد 1395 2
- مهر 1394 1
- اردیبهشت 1394 1
- اسفند 1393 1
- دی 1393 1
- آذر 1393 1
- آبان 1393 1
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 1
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 2
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 2
- بهمن 1392 2
- دی 1392 1
- آذر 1392 1
- آبان 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 5
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 3
- اردیبهشت 1392 3
- فروردین 1392 3
- اسفند 1391 2
- بهمن 1391 1
- دی 1391 1
- آبان 1391 2
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 1
- خرداد 1391 2
- اردیبهشت 1391 2
- اسفند 1390 2
- بهمن 1390 3
- دی 1390 5
- آذر 1390 2
- آبان 1390 4
- مهر 1390 4
- شهریور 1390 3
- مرداد 1390 4
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 2
- اردیبهشت 1390 7
- فروردین 1390 4
- اسفند 1389 3
- بهمن 1389 5
- دی 1389 4
- آذر 1389 2
- آبان 1389 5
- مهر 1389 8
- شهریور 1389 5
- مرداد 1389 1
- تیر 1389 3
- خرداد 1389 2
- اردیبهشت 1389 5
- فروردین 1389 4
- اسفند 1388 1
- بهمن 1388 4
- دی 1388 3
- آذر 1388 7
- آبان 1388 5
- مهر 1388 4
- شهریور 1388 9
- مرداد 1388 5
- تیر 1388 4
- اردیبهشت 1388 2
- فروردین 1388 1
- اسفند 1387 3
- بهمن 1387 1
- آذر 1387 1
- آبان 1387 2
- مهر 1387 1
- شهریور 1387 1
- مرداد 1387 2
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 1
- فروردین 1387 1
- اسفند 1386 1
- بهمن 1386 1
- آذر 1386 1
- آبان 1386 1
- مهر 1386 1
- شهریور 1386 1
- مرداد 1386 4
- تیر 1386 4
- خرداد 1386 3
- اردیبهشت 1386 6
- فروردین 1386 3
- اسفند 1385 2
- بهمن 1385 1
- دی 1385 3
- آذر 1385 2
- آبان 1385 3
- مهر 1385 1
- شهریور 1385 1
- مرداد 1385 4
- تیر 1385 3
- خرداد 1385 6
- اردیبهشت 1385 3
دلتنگم...
میان بغض شب با ذره ذره ی دل و روحم یلدا گرفته ام... این روزها مدام کودک قلبم را فریب میدهم تا بیقراری نکند... تا دلتنگ نشود... تا یادش نیاید در چه قفس بزرگی اسیر است... اما هر کودکی بالاخره حقیقت را میفهمد... هر کودکی برای لحظاتی به هیچ منطقی قانع نمی شود...
.jpg)
... این روزها به کودک بی قراری می مانم که سرش را گرم کرده اند تا نفهمد در چه شرایطی اسیر است! اشک ها همیشه بر صورتش خشکیده اند. گاهی به دنبال اسباب بازی هایش میدود و از ته دل می خندد. اما گاهی هم یادش می افتد... و دوباره اشک هایش...
لحظاتم پر از حسرت است. هر چیز این دنیا مرا به یاد تو می اندازد. سال هاست در تو ذوب شده ام و جز تو به هیچ چیز و هیچ کس دل نبسته ام! سال هاست هر دقیقه و هر لحظه را با رویای تو گذرانده ام و به کودک بیقرار دل وعده ی دیدار داده ام... سال هاست منتظرم...
خدایا... تو بخواهی می شود! بخواه! چرا نمی خواهی؟!
+ داره دو ماه میشه "همسرم" رو ندیدم... کی میفهمه ما چی میکشیم؟؟؟
نمیدونم چرا اشکام اینجوری داره میریزه....
یاد چند سال پیشم افتادم....منتها فرق اون روزهای من و الان تو اینه که من عاشق پدر بودم و نبود و دنیا حصاری برای من بود و من بدجور دلتنگی می کردم و همین حسی که توصیف کردی رو با ذره ذره ی جسم و روحم لمس می کردم....
سخته عزیزم....برات از خدا صبوری می خوام و همراه باهات دعا میکنم تا زودتر و به بهترین شکل شرایط جور شه.... خدا هم می خواد اما به وقتش....بوس
عزیزم دل تنگیتو خوب میفهمم برای منی که تو یه شهریمو باز هم اتفاق میفته 4 یا 5 ماه محبوبمو نبینم درکش خیلی راحته...بالاخره تموم میشه تو حداقل امیدی داری که دیگه مال همید من چی بگم؟؟؟؟؟؟؟غصه نخور...بعد از هر سختی شیرینی و اسونیه.....
سلام خانومی....
چی بگم آخه؟امتحان سختیه و شاید هر کسی جای شما باشه کم بیاره ولی احسنت به صبرو طاقتتون...امیدوارم مشکلاتت زود حل بشه... آدم ۱ روز طرفشو نبینه یا باهاش در تماس نباشه دق میکنه چه برسه به ۲ ماه...ولی از صبری که ماشاالله داری دعا میکنم خدا کمکت کنه بتونی بیشتر تحمل کنی و زودتر زودتر زودتر به همسریت برسی...غصه نباش اونوخت شوهرتم غصه میخوره...سعی کنین در پس این همه سختی و ناراحتی غمخوار هم باشین...حتی شده تصنعی در کنار هم و روزهایی که با هم هستینو حرف میزنین شاد باشین تا انرژی مثبت جذب کنین و همه چیز به خوبی بگذره...درد دلتنگی بد کوفتیه که....
خدایا به دوست من صبر بده...الهی آمین
امیدوارم دلتنگی هات بزودی تموم بشه.
با خواندنت هربار یاد خودم یموفتم و دوریهایم.
و یاد آن چهار ماه سخت که دور از هم عاشقانه زندگی کردیم.
روزهایی بینهایت لبریز از دلتنگی.
و این بیشترین فاصله مان بود از دیدن هم.
و امروز "سعی میکنم" که درکت کنم
که احساست را بفهمم
فقط با یاداوری آن روزهای سخت.
مثل همیشه حرفی نیست برای جبران دلتنگی
جز امید دیداری در همین نزدیکی ها.
خدایا...تو بخواهی می شود! بخواه! چرا نمی خواهی؟!
عزیزم.... منم این روزا رو گذروندم ولی به نوعی دیگه خدا کنه زودتز خدا بخواد که شما دو تا تا ابد کنار هم باشید...
سلام
ممنون از حضور زیباتون باز هم بهم سر بزنین منتظر حضور گرمتون هستم
در دعاهایتان جایی هم برای ما باز کنید خدا بیش از آنکه ما بدانیم مهربان است
یادعلی
حتی اگر این دلتنگی تا ته دنیا هم کش بیایند ( که نمی آیند!) شما مال هم هستید !
شک نکن به مهربانی خدا بانو ..
او هم می خواهد ..
و می شود !
مطمئنم !..
تو جشنواره وبلاگ های برگزیده بانوان جزو یکی از 5 وبلاگ محبوب ما شدید.
دعا کنین همه عاشقا بهم برسن
سلام...
نظرت برام باورکردنی بود...میدونی منم اعتقادم بر اینه خیلی ها از عشق زمینی به عشق آسمونی میرسن و خیلی ها برعکس...امیدوارم زودتر عشق زمینیت بیادو با کوله باری فوران از عشقو محبتو خوشبختی دستتو بزاره تو دستشو برید سر زندگیتون زیر سایه ی خدا و زیر سقت محبت
***
نظر لطفت بود ولی من اونقدرها هم که باید خوب نیستم..خودت خوبی که دیگرانو خوب میبینی...
ایرسا؟ با سوال گفتی
معنی ایرسا؛زنبق سفید*هست ولی اسم اصلیم مونا هستش دوستم...بوووووس غصه نباش و فقط خدا رو لحظه به لحظه کنارت حس کن...برای منم دعا کن
سلام. وای نمیدونم چرا تا چشمم به وبلاگتون افتاد جذب شدم. نمیدونم چرا تا این مطلب رو خوندم اشکام داره میریزه.
الان نمیتونم حسابی وبلاگتونو بخونم اما همین مطلب باعث شد این وب رو ذخیره کردم و همیشه دوس دارم بهش سر بزنم. عاشق بود... ۱ سال جنگیدن . تلاش حسرت. آه اما نشد. شاید خدا نخواست. اما شما رو تحسین میکنم که ۴ سال جنگیدین و بالاخره رسیدین. خدا پشت و ژناهتون. من تازه وبلاگمو ساختم. ۱-۲ هفته دیگه که مطلباش پر بار تر شد خوشحال میشم اگه تبادل لینک کنیم.
اگه به وبلاگم سر زدید نظر بدین کلی خوشحالم کردین.